سینمای بدون مرز

سینما هیچ وقت برای خودش مرزی قائل نبوده و نخواهد بود.

سینمای بدون مرز

سینما هیچ وقت برای خودش مرزی قائل نبوده و نخواهد بود.

اینجا جایی برای کسانی که می خواهند جایی تو سینما داشته باشند.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بازی برون‌گرا، بازی درون‌گرا، قسمت اول

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۶ ب.ظ

مقایسه‌ی شیوه‌ی بازیگری آل‌پاچینو و رابرت دنیرو با نگاهی به فیلم «مخمصه»/ به قلم رضا کیانیان


مقایسه‌ی بازی دو غول



فیلم «مخمصه» (Heat) ساخته‌ی مایکل مان یکی از بهترین نمونه‌ها برای فهم و شناخت دو شیوه‌ی بازیگری‌ است؛ شیوه‌ی بازی درون‌گرا و شیوه‌ی بازی برون‌گرا. در این فیلم این دو شیوه توسط دو غول پهنه‌ی بازیگری سینمای معاصر جهان ارائه می‌شوند؛ یعنی رابرت دنیرو و آل پاچینو. این گونه است که می‌توانیم در این فیلم نمونه‌ای‌ترین شکل این دو شیوه‌ی بازی را ببینیم و مطمئن باشیم هر دو بازیگر با اطمینان، در اوج و در کمال پختگی کار خود را انجام داده‌اند.

برای اولین بار که این دو غول در یک فیلم بازی کردند (پدرخوانده 2 ساخته‌ی فرانسیس فورد کاپولا)، همین تمایز شیوه‌ی بازیگری مشهود بود، اما چون روبه‌روی هم قرار نمی‌گرفتند و در واقع «همبازی» نمی‌شدند، تفاوت شیوه‌ی کارشان کم‌تر به چشم می‌خورد. دیگر این‌که در آن زمان هر دو جوان بودند و به پختگی دهه‌ی اخیر نرسیده بودند. با این‌همه دنیرو در «پدرخوانده 2» اولین اسکارش را می‌گیرد و پاچینو در «پدرخوانده 1 و 2» نامزد اولین و دومین اسکارش می‌شود. هر دو در مدارس بازیگری مشابهی درس خوانده‌اند؛ یعنی از دانش‌آموختگان مکتب نوین بازیگری‌ای هستند که شاگردان استانیسلاوسکی در آمریکا پایه‌ریزی کردند. و اکنون هر کدام پرچمدار دو شیوه‌ی رایج بازیگری شده‌اند.

شیوه‌ی درون‌گرا، شیوه‌ی برون‌گرا

شیوه‌ی درون‌گرا آن شیوه‌ی بازی است که بازیگر، نقش را درون خود می‌سازد و سپس همه‌ی اطلاعات را به ناخودآگاهش می‌سپارد و از آن پس این ناخودآگاه اوست که در شرایط گوناگون و در موقعیت‌های متفاوت واکنش نشان می‌دهد و بدن بازیگر را به حرکت وامی‌دارد. در واقع نقش از مسیر عواطف و فردیت بازیگر می‌گذرد و رنگ‌وبوی درونیات بازیگر را می‌گیرد. شیوه‌ی برون‌گرا آن شیوه‌ی بازی است که بازیگر، نقش را روی بدن خود می‌سازد، حرکت و رفتارهایی را انتخاب می‌کند و برای این انتخاب‌ها یک روحیه طراحی می‌کند. سعی می‌کند این همه را همچون یک جلد به تن کند و سعی او در تمام طول و عرض بازی این است که این جلد را حفظ کرده، از آن خارج نشود. این جلد –یعنی مجموعه‌ی کردارها و پندارهای انتخاب‌شده –حال و هوا و در مجموع شخصیتی را می‌سازد که همان نقش مورد نظر است. در این شیوه، نقش از فردیت بازیگر و از عواطف او عبور نمی‌کند بلکه شناخت اجتماعی و عقل بازیگر نقش را طراحی و اجرا می‌کند. همچنین رنگ‌وبوی فردی خود بازیگر را به همراه ندارد بلکه رنگ‌و‌بوی جهان‌بینی اجتماعی بازیگر را داراست. شیوه‌ی درون‌گرا توسط استانیسلاوسکی و آنتوان چخوف مطرح و تئوریزه شد که درواقع واکنشی به نوع بازی‌های تیپیـــکال قرن‌نوزدهمی و همچنین رویکردی به علم نوین روان‌شناسی بود. شیوه‌ی برون‌گرا نیز توسط وسوالد میرهولد، شاگرد بلافصل استانیسلاوسکی، مطرح و بعداً توسط برتولت برشت تئوریزه شد.

فیلم «مخمصه» بازهم داستان برخورد و کلنجار چند گانگستر و چند پلیس و در رأس آن‌ها نیل مک‌کالی (دنیرو) و وینسنت هانا (پاچینو) است. هر دو شخصیت مطمئن‌ به‌ نفس، خودمحور و به‌شدت حرفه‌ای هستند، که قاعدتاً نهایت کلنجار آن‌ها باید خونین باشد و به حذف فیزیکی یکی بینجامد، که می‌انجامد. هانا پیروز می‌شود اما پیروزی او چندان خوشایندش نیست. چراکه این نوع شخصیت‌ها همواره در کنار هم و در برخورد با هم معنی پیدا می‌کنند. قدرت و یکدندگی هریک در آینه‌ی قدرت و یکدندگی طرف مقابل دیده می‌شود. به همین سبب است که در این فیلم‌ها قاعده بر این است که کارگردان دو بازیگر هم‌تراز را دعوت می‌کند تا بتوانند از پس خلق چنین شخصیت‌هایی برآیند. مایکل مان هم، دنیرو و پاچینو را فرا می‌خواند و سعی می‌کند هر دو شخصیت را پا به‌پا و برابر پیش برد. زندگی خصوصی و روابط اجتماعی آن‌ها را نیز هم‌سنگ بررسی می‌کند.
       
  برگرفته از سایت سینمایی  http://www.cinemanegar.com/
  • سورنا

نظرات  (۱)

  • محمد مهدی سلیمی
  • بسیار جالب بود خواستید به وبلاگ
    sinjim7.blog.irیه سر بزنید
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی